منم چیم ؟
سنگ و با لاش سنگ
بالاش دو لوله تفنگ
بالاش دو شمع روشن
بالاش کمون هندی
بالاش تخت سلیمون
بالاش بازار ریسمون
عطر بهار در دلم پیچیده گنجشکان در گوش درختان نغمه می خوانند
جویبارهای کوچک از دامن کوه جاری می شوند و نسیم بوی خوش باوری دارد و گل پیراهن قرمز خود را به تن می کند من و تو تو ومن بهاری دیگر را آغاز می کنیم روحت آفتابی زندگیت نورانی و دستانت پر مهر و گرم باشد